"تانیا فوت کرد دیشب!"
صدای مهتاب را میشنوم. از گوشی تلفن پخش میشود توی گوشم. انگار نمیفهمم چه میگوید. ناخودآگاه میپرسم:"چی؟!"
صدای نفس های مهتاب را میشنوم، سنگین و تند تند انگار نمیخواهد دوباره آن کلمات را به زبان بیاورد. سکوتش التماسم میکند:" خودتو نزن به در و دیوار! تو که فهمیدی! چرا اذیت میکنی؟!"
لحاف را از رویم کنار میزنم. مینشینم روی تخت. به خودم توی آیته میز توالت نگاه میکنم. مو هایم آشفته و در هم گره خورده است. صورتم از بی خوابی دیشب و خواب بی موقع سر صبح، پف کرده. خط باریکی روی گونه ام افتاده. جای بالشت است. بهش چه میگویند:" خط خواب!؟"
صدای نفس های مهتاب میشوند هق هق. دیگر جایی برای ادامه بازی نیست. به خودم میآیم. آرام میگویم:" مهتاب! چی شد!؟"
مهتاب بریده بریده، لا به لای گریه اش میگوید:" خوابش برده... زیر دوش... فکر کن... بعد دو سال، خوابش میبره..."
یادداشتی بر اولین مجموعه داستان گلناز توکلیان توسط سمیه سیدیان در کانون فرهنگی چوک:
اولین مجموعه داستان گلناز توکلیان، مجموعهای با ۶ داستان در نشر طراحان تین، در سال ۹۶ به چاپ رسیده است. همهٔ داستانهای این مجموعه، از نگاه من راوی روایت میشوند، که باعث همذات پنداری بیشترِ مخاطب همراه راویهای داستانها میشود.
این مجموعه را میتوان، مجموعهای به هم پیوسته از روایتهای زنانه دانست. ترتیب خاصی که داستانها قرار گرفتهاند، از میان یک زندگی شروع میشوند و با عشق، بیماری، تصادف، هذیان و خیانت ادامه مییابند و در نهایت با مرگ تمام میشود. روایت میشوند. میتوان گفت که داستانهای مجموعه، سیر صعودی یک زندگی را توضیح میدهند. ایدئولوژی در داستانهای توکلیان، فراتر از زمان و مکان داستانها عمل کرده است.
ساختار روایتهای او، با پیرنگی قوی در ارتباط است. پیرنگی که مخاطب را درگیر خودش میکند و اتفاقات احتمالی که قرار هست برای راویها بیفتد. نثر روان و بی پیرایهٔ نویسنده، بار زیادی از داستانها را بر دوش میکشد. داستانهایی که اتفاقهای بیرونی آن چنانی ندارند و در واقع راوی آنی به کشف لحظهای دست پیدا میکند. او دنیای زنانهای پویا و پرتحرک برای شخصیتهایش خلق کرده، شخصیتهایی ملموس و آشنا برای خواننده، که به وقت تورق، بدون شک، با غمهای آنها احساس اندوه میکند و با شادی آنها احساس شادمانی. شخصیت پردازی خوب و دقیق از نکات قوت کار توکلیان است. طنز تلخ و گزندهای در لایههای پنهان داستان، حضور دارد، دست از سر مخاطب بر نمیدارد. داستانهای گلناز توکلیان، دنیای زنانهای دارد، با ظرافتها و نکتههای عمیقی که بی دلیل به آنها نپرداخته. در اکثر داستانها به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه بازگشت به گذشته وجود دارد. اتفاقاتی که در گذشته افتاده و بر زندگی فرد راوی تأثیر گذاشته. داستانهایی که به نوعی متأثرند از سبک چخوف. داستانها تخت نیستند، با وجود نبود اتفاقهای آنچنانی در داستانها اما، لحن روایت یکنواخت نیست.
بستن ورود به کاربری
نام کاربری (ایمیل شما)
رمز عبور
نام کاربری (ایمیل شما)
کد امنیتی :
آیا کلمه عبور خود را فراموش کرده اید ؟
بازگشت به ورود.
می خواهید ثبت نام کنید ؟ عضویت |