دقیق ترین خوانش از بیوگرافی نینا موسسیان مرور روایت های ذهن او در نقاشی های خود اوست. آنجا که امید ها، دلتنگی ها، دغدغه ها و تفاوت ها همنشین رنگ ها و فرم ها میشوند و بی جان ترین اجسام جان دوباره میگیرند.
برای معرفی او به اختصار، میتوان از اعداد، کلمات و داستان ها اندکی وام گرفت:
نینا موسسیان در سال 1374 در شهر تهران متولد شد. مادرش میگوید وقتی یک ساله بود و مداد از انگشتان کوچکش ضخیم تر بود، قلم در دست گرفت و اولین تلاش هایش برای کشیدن نقاشی را آغاز کرد. در دو و نیم سالگی اولین اثر هنری ملموسش را ـ که نقشی از یک اسب کوچک با دختری نشسته روی آن بود- خلق کرد.
شاید این روایت را اغراقی عاشقانه بدانید ولی نینای کوچک که از چهار سالگی در مسابقات بین المللی نقاشی کودکان برنده رتبه ها و جوایز متعدد شد مهر تاییدی بر واقعیت این گفته زد. نینا به طور استمراری فراگیری هنر را دنبال کرد و بعد از هنرستان وارد رشته گرافیک دانشکده ی هنر دانشگاه الزهرا شد. تسلط او بر فرم و رنگ باعث شد آثارش به قدری متمایز باشد که قلم او، خود امضای هنری او باشد.
اولین نمایشگاه انفرادی نینا موسسیان تحت عنوان -خاموشخانه- در زمستان بیست و دو سالگی اش و در نگار خانه ی دانشگاه الزهرا برگزار شد. درهمان روزهایی که هیچ کداممان نمیدانستیم در جویبار رگهایش سلول هایی عجیب شکوفه میزدند و بهار مسموم در حال فتح باغ تنش بود. نینای عزیز یک سال و یک فصل سرشار از امید و مبارزه با بیماری سرطان را هنرمندانه گذراند و در بهار بیست و چهارسالگی اش قدم به خاموشخانه ی وهم آلود هستی گذاشت. هرچند که تصویر او مثل خورشید تا همیشه در دلهای ما به نیکی و روشنی میدرخشد. او که همواره لبخند بر لب داشت و این دنیا را با همه ی خوبی ها و بدی هایش دوست میداشت.